جلب رحمت خدا
ایجاد اختلاف بین اهل سنت و شیعیان
امام خمینی (ره) فرمودند: «از ملی گرایی خطرناک تر و غم انگیزتر، ایجاد اختلاف بین اهل سنت و جماعت با شیعیان و القای تبلیغات فتنه انگیز و دشمن ساز بین برادران اسلامی است. بحمدالله تعالی در انقلاب اسلامی ایران هیچ اختلافی بین دو طایفه وجود ندارد و همه با دوستی و اخوت در کنار هم زندگی می کنند، اهل سنت که در ایران جمعیتش بی شمارند و در اطراف و اکناف کشور زیست می کنند و دارای علما و مشایخ بسیار هستند با ما برادر و ما با آنها برادر و برابریم و آنان با نغمه های نفاق افکنانه ای که بعضی جنایت کاران و وابستگان به صهیونیسم و آمریکا ساز نموده اند، مخالف اند. برادران اهل سنت در کشور اسلامی بدانند که عمال وابسته به قدرت های شیطانی بزرگ خیرخواه مسلمین و اسلام نیستند و لازم است مسلمانان از آنان تبری کنند و به تبلیغات نفاق افکنانه آنان گوش فرا ندهند. من دست برادری به تمام مسلمانان متعهد جهان می دهم».
ترس و امید
ثواب زیارت امام حسین(ع) در کلام امام صادق(ع)
امام جعفر صادق (ع): «مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ فَإِذَا أَتَیْتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیْکَ وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْیَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ فَإِذَا أَتَیْتَ بَابَ الْحَائِرِ فَکَبِّرْ أَرْبَعاً ثُمَّ امْشِ قَلِیلًا ثُمَّ کَبِّرْ أَرْبَعاً ثُمَّ ائْتِ رَأْسَهُ فَقِفْ عَلَیْهِ فَکَبِّرْ أَرْبَعاً [فَکَبِّرْ وَ صَلِّ عِنْدَهُ وَ اسْأَلْ ]وَ صَلِّ أَرْبَعاً وَ اسْأَلِ اللَّهَ حَاجَتَکَ»
کسی که پیاده به زیارت قبر حضرت امام حسین (ع) رود، خداوند متعال به هر قدمی که بر میدارد هزار حسنه برایش ثبت و هزار گناه از وی محو میفرماید و هزار درجه مرتبهاش را بالا میبرد سپس فرمودند: «وقتی به فرات وارد شدی ابتداء غسل کن و کفشهایت را آویزان نما و پای برهنه راه برو و مانند بنده ذلیل راه برو، و وقتی به درب حائر رسیدی چهار مرتبه تکبیر بگو؛ سپس اندکی حرکت کن باز چهار بار تکبیر گفته, بعد به طرف بالای سر حضرت برو و در آنجا بایست و سپس چهار مرتبه تکبیر بگو و نزد قبر نماز بخوان و از خداوند متعال حاجت خود را بخوا».
اجازه دعا کردن
نشان شیعه بودن
قال الصادق ( علیه السلام ) :
من لم یأت قبر الحسین ( علیه السلام ) و هو یزعم انه لنا شیعة حتى یموت فلیس هو لنا شیعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة .
امام صادق ( علیه السلام ) فرمود :
کسى که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد او شیعه ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد از میهمانان اهل بهشت خواهد بود .
منبع : کتاب کامل الزیارات ، ص ۱۹۳، بحار الانوار، ج ۹۸ ص۴
روز ناله نومیدى شیطان
عن جعفر ، عن ابیه (ص) قال :
ان ابلیس عدوالله رن اربع رنات :
یوم لعن ، و یوم اهبط الى الارض ، و یوم بعث النبى (ص) و یوم الغدیر . ( قرب الاسناد : .10 )
امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش امام صادق (ع) نقل کرد که فرمود :
شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد : روزى که مورد لعن خدا واقع شد و روزى که به زمین هبوط کرد و روزى که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد و روز عید غدیر .
محاسبه نفس
امام رضا علیه السلام فرمودند:
مَن حاسَبَ نَفسَهُ رَبَحَ وَمَن غَفَلَ عَنهَا خَسِر؛
آن کسى که نفسش را محاسبه کند، سود برده است و آن کسى که از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.
(بحار الأنوار، ج 78، ص 352، باب 26، ح 9)
آمادگی برای دعای عرفه
آثار حج
عن الرضا علیه السلام قال:
ما رایت شیئا اسرع غنا و لا انفی للفقر من ادمان الحج
از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود:
هیچ چیزی را بیشتر از حج مداوم، در بی نیازی و فقر زدائی مؤثر ندیدم.
بحار الانوار، ج 74، ص 318
تفریح و سرگرمی
پیامبر اکرم (صلّی الله عليه وآله):
إلهَو وَالعَبوا فَإنّی أکْرَهُ أنْ یُریٰ في دینِکُمْ غَلظَةً.
سرگرمی داشته باشید و تفریح کنید؛ چراکه خوش نمیدارم در دین شما درشتی و سختی دیده شود.
نهج الفصاحة، ص 259، ح 531
کلید همه خوبیها و شیرینی ایمان در کلام امام صادق(ع)
حفص بن غیاث: از امام جعفر صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: همه خوبیها را در خانهای نهادهاند و کلید آن زهد و بی رغبتی به دنیاست.
سپس فرمود که: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: مرد شیرینی ایمان را در دل نچشد تا باکش نباشد که دنیا در دست کیست و چه کسی آن را میخورد.
سپس امام صادق (ع) فرمود: بر دلهای شما حرام است که شیرینی ایمان را بدانند و بفهمند، مگر آن که نسبت به دنیا زهد ورزند و بیرغبت باشند.
متن حدیث:
عن حفص بن غیاث عن ابی عبد الله ع قال سمعته یقول: جُعِلَ اَلْخَیْرُ کُلُّهُ فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ اَلزُّهْدَ فِی اَلدُّنْیَا ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص لاَ یَجِدُ اَلرَّجُلُ حَلاَوَةَ اَلْإِیمَانِ فِی قَلْبِهِ حَتَّی لاَ یُبَالِیَ مَنْ أَکَلَ اَلدُّنْیَا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ ع حَرَامٌ عَلَی قُلُوبِکُمْ أَنْ تَعْرِفَ حَلاَوَةَ اَلْإِیمَانِ حَتَّی تَزْهَدَ فِی اَلدُّنْیَا
"اصول کافی، ج2،ص 128- بحارالانوار، ج73،ص49″
دختر دندان پزشک و حجاب در صدر اسلام
یکی از دوستان که در مشاوره تخصص بالایی دارد میگفت: در جلسه پرسش و پاسخی که با دانشجویان داشتم، دانشجوی دختری که در رشته دندان پزشکی تحصیل میکرد، ضمن معرفی خود گفت: در صدر اسلام حجاب اجباری نبود، چرا امام دستور اجباری شدن آن را صادر کرد؟
به این دختر که اطرافش را دختران دیگر احاطه کرده بودند گفتم: حجاب یک مساله اجتماعی است که همه باید رعایت کنند و فرقی بین مسلمان و کافر نیست؛ چرا که یك اصل مسلّم در اسلام داریم كه هر حكمى براى مؤمنین و مسلمانان ثابت است، دیگران نیز مكلّف به آن هستند بنابراین آنها هم موظّف به حكم حجاب و ترك شرابخوارى (حدّاقلّ آشكارا) و گناهان دیگر هستند.
ادیان دیگری هم که در میان مسلمانان زندگی میکردند حجابشان مثل امروز نبود،؛ بلکه آنها خودشان قائل به حجاب زن بودند و، قبل از اسلام ضمن رعایت حجاب به قوانین اسلامی احترام میگذاشتند.
با توجه به این نکته که تمام اعمال و احکام در صدر اسلام مستند به قرآن و دستورات آن بوده است، ما نیز در مسئله وضعیت حجاب در صدر اسلام با استناد به قرآن و آیات نورانی آن را بررسی میکنیم؛ از آن جهت که هر اجتماعی برای سالم ماندن از تحریک شهوت که زنا را به دنبال دارد، نیازمند حفظ حجاب از طرف زنان و ترک نگاه از طرف مردان میباشد، لذا خداوند در قرآن کریم با آیات متعددی به اهمیت نقس حجاب پرداخته و میفرماید:
«وَ قَرْنَ فی بُیوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ اْلأُولى"[سوره احزاب، آیه 33.] ای زنان پیامبر! در خانههای خود بمانید و هم چون جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید. اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید.»
مراد از جاهلیت اولی همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده، طوری که در تاریخ آمده آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنباله روسری خود را به پشت سر میانداختند به گونهای که گلو و قسمتی از سینه و گردن بند و گوشواره آنان نمایان بوده و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر را از این گونه اعمال باز میدارد. البته بدون شک این حکم عام و تکیه آیات بر زنان پیامبر به عنوان تأکید بیشتر است.
باز خداوند در آیه دیگری می فرماید:
« یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا” [سوره احزاب ، آیه 59] اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خدا آمرزنده مهربان است.»
به آن دانشجوی دختر گفتم: زنان در صدر اسلام مطیع بودند و به محض شنیدن آیات وحی خود را برای اجرای دستور الهی آماده میکردند و نیازی به اجبار نبود، همان گونه که نقل میکنند وقتی حضرت زهرا برای دفاع از فدک میخواست به مسجد برود، «هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم بر سر بستند و جلباب و چادر را بهگونهای که تمام بدن آن حضرت را میپوشاند و گوشههای آن به زمین میرسید، به تن کردند و به همراه گروهی به مسجد حرکت نمودند»
به دانشجویان دیگر که به دقت به مطالب گوش میدادند گفتم: حجاب و عقاف تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند در آن دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آنگاه که به یک مساله اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید؛ چراکه بی حجابی سلامت روانی جامعه را تهدید میکند و زنان را در معرض انواع خطرات غیر قابل جبران قرار میدهد.
با توجه به مطالب فوق میشود به این نتیجه رسید که، در صدر اسلام به حجاب اهمیت زیادی میداند، در ثانی بعد از رسول خدا کسانی که بر جامعه حکومت میکردند افراد ظالمی بودند که به زور حکومت را غصب کرده بودند، و راهبران الهی وامامان حق مدت کمی عهدهدار حکومت بودند؛ قطعا اگر حکومت به دست امامان شیعه بود برای تامین آرامش اجتماعی و بالا بردن ارزش و احترام زن و همچنین استجکام پیوند خانوادگی، در مقابل پدیده بی حجابی ایستاده و با آن مبارزه میکردند.
منبع:https://www.welayatnet.com/fa/news/33501
آسیب شناسی تبلیغات دینی
پرگویی
یکی از عواملی که موجب خستگی و کسالت مخاطبان می شود، آن است که مبلغ در بیان مقصود خویش بجای استفاده از کلام مختصر وبلیغ، پرگویی کند.
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:
«قیل ما البلاغه؟، فقال(ع) من عرف شیئا قل کلامه فیه وانما سمی البلیغ لانه یبلغ حاجته باهون سعیه »
از امام صادق(ع) سؤال شد بلاغت چیست؟ فرمود: آنکه چیزی راشناخت سخنش درباره آن کم می شود. بلیغ نیز به همین خاطر چنین نام گرفته است، زیرا که با اندک تلاشی به مقصود خود نایل می آید.
امام کاظم(ع) نیز در این باره فرموده اند:
(هر کس با زواید سخن خود، شیرینی و زیبایی های حکیمانه سخن رامحو کند… گویا بر نابودی عقل خویش اقدام کرده است.)
حضرت علی(ع) فرمود:«خیر الکلام مالا یمل ولایقل »
بهترین سخن آن است که نه کم باشد و نه ملال آور.
همچنین آن حضرت فرموده اند:«قلیل یدوم علیک خیر من کثیرمملول » اندکی که دوام دارد، بهتر است، از زیادی که ملال آورباشد.
سنت پیامبر گرامی(ص) هم سخنرانی های کوتاه و مفید بوده است.
توجه به هدف تبلیغ
انسان در نقطه پایانی کمال خویش به جایگاهی می رسد که جواررحمت خدا است. چنانکه قرآن می فرماید:
(ان المتقین فی جنات ونهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر)
محققا اهل تقوا در باغها و کنار نهرها منزل گزینند. درمنزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند با عزت و سلطنت جاودانی متنعم اند.
کمال نهایی انسان در رسیدن به قرب ربوبی است و آمدن انسان به این جهان برای تحصیل آمادگی جهت وصال به حق است. از این روتمامی کوشش های تبلیغی باید در جهت تحصیل این آمادگی و کسب شایستگی برای رسیدن به لقای الهی باشد. انحراف از این هدف کلی می تواند موجب سردرگمی مبلغ و مخاطب شود.
اهداف فرعی و انحرافی، گرمی جلسه، خوش آمد مخاطب و بانی مجلس،جذب مریدان، کسب شهرت در خطابه و منبر و. .. در دراز مدت موفقیت مبلغ را در رسیدن به اهداف متعالی اسلام با خطر کاهش تاثیر مطلوب و خدای ناکرده تاثیر گذاری منفی در تبلیغ شوندگان مواجه خواهد کرد.
مولی الموحدین حضرت علی(ع) می فرماید:«یثیروا لهم دفائن العقول » انبیا آمدند تا عقلهای خفته را برانگیزند.
هدف، نشر قانون خدا است. مبارزه با ظلم است. دعوت به عدالت وتقوا است. اتمام حجت و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکراست.
تبلیغ کار بسیار ارزشمندی است که اول مسوولیت آن از طرف خداوند بر عهده انبیا و اولیا و سپس بر عهده علمای ربانی است.
هدف تبلیغ در مکتب انبیا نجات مردم از طاغوت ها، هواهای نفسانی، جهل، تفرقه، شرک، دعوت به ایمان به خداوند و قانون آسمانی و معاد و… است. بنا به فرمایش قرآن محتوای تبلیغ تمام انبیا یکی بوده است:(ان اعبدوالله واجتنبوا الطاغوت)
تندخویی و زود رنجی
این ها دو صفت است که از ارزش مبلغ دینی می کاهد.
مردمی که گرد مبلغ جمع می شوند گاهی اسباب آزردگی و دلسردی اورا فراهم ساخته و با اصرارها، نادانی ها، خشنونت ها، بدرفتاری هاو پرگویی های خویش، مبلغ را به ستوه می آورند.
مبلغ دینی هر چه باشد یک انسان است و انسان از کارهای ناپسندآزرده می گردد و آزردگی خود را آشکار می کند. و نیز انسان هرچه باشد به خشم می آید و گاهی خشم خود را آشکار می سازد.
در نتیجه خشم و آزردگی، مردم پراکنده می شوند. چنانکه خداوندمتعال در قرآن کریم به پیامبر عظیم الشان و مبلغ کبیراسلام(ص) می فرماید:
(فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک) ای رسول رحمت، خدا تو را با حمت خویش با خلق مهربان و خوش خوی گردانید و اگر تندخو و سخت دل می بودی، مردم از گردتو پراکنده می شدند.
مردم از مبلغان توقع دارند که نیکوترین اخلاق را داشته باشند وبرای دیگران الگو و اسوه باشند، و به دیگر سخن، مردم انتظاردارند که مبلغ و نماینده مذهبی در صفات برتر و ملکات نیکوخلیفه و جانشین رسول اکرم(ص) و ائمه طاهرین(علیهم السلام)باشد.
خشم علی (ع)
داستان معروف امام علی(ع) را شنیده ایم. آن حضرت در میدان جنگ «عمرو بن عبدود» حریف رزمی خود را نقش زمین می سازد و روی سینه او می نشیند. دشمن مغلوب که همه توان خود را از دست داده و از هرگونه اقدامی ناتوان مانده است، آب دهان به طرف امیرالمؤمنین(ع) پرتاب می کند. عمل خبیث و نگران کننده اوعلی(ع) را ناراحت می کند تا سریع تر علی(ع) کار او را تمام کند،اما امام(ع) تعلل می کند و از روی سینه «عمرو» برمی خیزد،اندکی صبر می کند و قدم می زند، تا خشمش فرو می نشیند آنگاه، سردشمن را«خالصا لوجه الله »، از بدن جدا می کند.
امام هم غضب می کند; عصبانی می شود، این ها جنبه های بشری است،اما در اثر تسلط بر نفس، خشم و غضب خود را مهار می کند. و عمل خود را با هوای نفس آمیخته نمی سازد، بلکه خالصا لوجه الله دشمن دین را به نیستی می کشاند. چنین رفتاری می تواند برای افراد بشر درس عملی واقع شود.
با دنیای شیرین و خوش منظر چه کنیم؟
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام:
دنیا خانه آرزوهایی است که زود نابود میشود، وکوچ کردن از وطن حتمی است. دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش میرود، و بیننده را میفریبد، سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید و بیش از کفاف و نیاز خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید.
متن حدیث:
وَ الدُّنْیَا دَارٌ مُنِیَ لَهَا الْفَنَاءُ وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ وَ هِیَ حُلْوَةٌ خَضْرَاءُ وَ قَدْ عَجِلَتْ لِلطَّالِبِ وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَسْأَلُوا فِیهَا فَوْقَ الْکَفَافِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَکْثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ.
"نهج البلاغه، خطبه ۴۵”
میا به کوفه
با تو بیعت نمی کنم ای مرد
ترس دارم تو رها بکنم
با چه رویی پس از خیانت و شک
رو به سلطان کربلا بکنم
میلاد کریم اهل بیت مبارک
حسن سرمایه ی زهرا و حیدر
مبارک سوره ی قرآن داور
دلیل برکت نسل محمد
حسن زیباترین تفسیر کوثر
میلاد کریم اهل بیت مبارک
فضیلت ماه مبارک رمضان
قرآن در ماه رمضان
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
من قرا فى شهر رمضان ایة من كتاب الله كان كمن ختم القران فى غیره من الشهور؛
هر كس ماه رمضان یك آیه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اینست كه درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.
(بحار الانوار ج 93، ص 346)
نشانه توبه کننده
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
أَمّا عَلامَهُ التّائِبِ فأربعهٌ: النَّصیحَهُ للّه ِِ فی عَمَلِهِ، وَتَرْکُ الْباطِلِ وَلُزُومُ الْحَقِّ، وَالْحِرْصُ عَلَی الْخَیْرِ.
نشانه توبه کننده چهار چیز است: در کار خود به خاطر خدا خیرخواهی می کند، باطل را ترک می نماید، پیوسته با حق است و بر انجام کار نیک، حریص و مشتاق است.
مستدرک الوسائل، ج12، ص137.
ثابت قدم بودن بر ولایت حضرت قائم(عج)
فضیلت ماه مبارک شعبان
حسن بن علی بن فضال گوید : از امام رضا (ع) شنیدم که میفرمود : هرکس در ماه شعبان هفتاد بار از خداوند طلب مغفرت نماید ، خداوند گناهانش را اگرچه به عدد ستارگان باشد می آمرزد.
فضایل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۴۰
چهار چیز بیهوده از دست می رود
شهادت
إِنَّ اللّه كَتَبَ القَتلَ عَلى قَومٍ و المَوتَ عَلى آخَرينَ و َكُلٌّ آتيهِ مَنيَّتُهُ كَما كَتَبَ اللّه لَهُ فَطوبى لِلمُجاهِدينَ فى سَبيلِهِ و َالمَقتولينَ فى طاعَتِهِ؛
براستى كه خداوند براى گروهى كشته شدن را مقدر فرموده و براى ديگران مردن را. هر گروهى با همان سرنوشت كه خداوند مقدر كرده است مى رسد. پس، خوشا به سعادت مجاهدان در راه خدا و كشته شدگان در راه طاعت او.
شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج3، ص184
احسان و نیکوکارى
بوی خوش فاطمه علیها السلام
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«رائحة الانبیاء رائحة السفرجل ورائحة الحور العین رائحة الآس ورائحة الملائکة رائحة الورد ورائحة ابنتی فاطمة الزهراء رائحة السفرجل والآس والورد … ; بوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی آس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه علیها السلام بوی به و آس و گل سرخ روی هم است .»
بحارالانوار، ج 66، ص 177
اخلاق آرمانى
امام رضا(ع)- ابراهیم بن العباس:
ما رأیتُ اباالحسن الرضا(ع) جَفا أحداً بکلمةٍ قطُّ، ولا رأیتُه قَطَع على أحدٍ کلامَه حتى یفرُغَ منه، ما رَدّ أحداً عن حاجةٍ یقدرُ علیها، و لا مَدّ رِجلَه بین یدى جَلیس له قطُّ، ولا اتکى بین یدى جلیس له قطُّ، ولا رأیتُه شَتَم احداً من َوالیه و مَمالیکِه قطُّ، ولا رأیتُه تَفَل… و کان اذا خلا و نَصَب مائدتَه اجلسَ معه على مائدتِه ممالیکه و موالیه حتّى البَوّابِ السائِس. کان قلیلَ النّوم باللیلِ، کَثیرَ السَّهَرِ… و کان کثیرَ الصیامِ، فلا یفوتُه صیامُ ثَلاثةِ اَیامٍ فى الشَّهرِ، و یقول: ذلک صَومُ الدّهرِ، و کان کثیرَ المعروفِ و الصّدقةِ فى السّرِ، و اکثرُ ذلک یکونُ مِنه فى اللیالى المُظلمِةِ.
عیون اخبارالرضاع ۲/۱۸۴.
ابراهیم بن عباس مى گوید: هیچ گاه ندیدم که امام ابوالحسن الرضا(ع)کلمه اى به زیان کسى بگوید، و نه سخن کسى را پیش ازپایان آن قطع کند، و نه حاجات کسى را که به اداى آن توان داشت ردّ کند.
هیچ گاه نزد کسى که در حضور او نشسته بود پایش را دراز نکرد، و بر متکا در برابر افراد تکیه نداد، به دوستان و کارکنانش هرگز سخنى ناشایست نگفت و ندیدیم که اب دهان بیرون افکند… و چنان بود که هرگاه به خلوت مى رفت، و سفره غذایش را مى گستردند، همه کارکنان و غلامانش را بر سر سفره مى نشاند، حتى دربانان و مهتران را. شبها بسیار اندک مى خوابید، و بیشتر (شب را) بیدار بود… بسیار روزه مى گرفت، و هیچ گاه روزه سه روز در ماه را ترک نمى کرد، و مى فرمود:
این به معناى روزه گرفتن همه سال است.
بسیار احسان مى کرد، و بسیار صدقه مى داد، و این کار را بیشتر در شبهاى تاریک انجام مى داد. اخلاق، چهره واقعى انسان و نمودار شخصیت انسانى است. مردان بزرگ را از اخلاقهاى نیکشان مى شود شناخت.
قرآن در ستایش عظمت پیامبر(ص) مى گوید:(انّک لَعَلى خُلُقٍ عظیمٍ).
سوره قلم ۶۸/۴.
به راستى (اى پیامبر) تو داراى اخلاق بزرگ (و برتر) هستى. رهبران الهى و امامان(ع) نیز برترین اخلاقهاى شایسته را در خود پدید آورده بودند، و جزء کیان و روحشان اخلاقهاى نیک بود. پیروان راستین آنان نیز باید داراى چنین اخلاقهایى باشند، و بکوشند هر چه بیشتر خود را به امامشان در تربیت و اخلاق نزدیک سازند.
کمک به نیازمند در اوج نیاز
الأمالی، طوسی ـ به نقل از ابو سعید خُدْری ـ:
روزی علی(ع) گرسنه بود و گفت: «فاطمه! چیزی برای خوردن داری که به من بدهی؟».
فاطمه(ع) گفت: سوگند به آن که پدرم را به نبوّت، مفتخر ساخت و تو را به وصایت، چیزی که بشری آن را می خورد، ندارم و از دو روز پیش تا به حال، غذایی که به تو داده ام، غذایی بوده که خودم و حسن و حسین نخورده ایم و به تو داده ایم!
علی(ع) گفت: «حتّی آن دو کودک؟! چرا به من نگفتی تا چیزی برایتان تهیه کنم؟».
فاطمه(ع) گفت: یا ابا الحسن! من از خدایم شرم می کنم که از تو چیزی بخواهم که نمی توانی [تهیه کنی].
پس علی(ع) با اتّکا و امید به خدا، بیرون رفت و یک دینار، قرض گرفت. در حالی که دینار در دست علی(ع) بود، مقداد به وی برخورد. روز بسیار گرمی بود و تابش آفتاب، سر تا پای او را سوزانده بود. علی(ع)، با دیدن سر و وضع او، ناراحت شد و فرمود: «ای مقداد! چه چیزی تو را در این ساعت روز، بی قرار و آشفته کرده است؟».
گفت: رهایم کن بروم ـ ای ابو الحسن ـ و از حال و روزم مپرس!
فرمود: «نمی گذارم بروی تا این که من هم مثل تو [گرفتاری ات را] بدانم».
گفت: ای ابو الحسن! تو را به خدا و به خودت، به راه خویش برو و پرده از حال و روزم بر مدار.
علی(ع) فرمود: «تو حق نداری وضعت را از من، کتمان کنی».
مقداد گفت: حال که اصرار داری، سوگند به آن که محمّد(ص) را به نبوّت و تو را به وصایت مفتخر ساخت، سختی [و فشار زندگی] مرا چنین آشفته و بی قرار ساخته است. خانواده ام را در حالی ترک کردم که زمین، تاب تحمّل آن حال و روز مرا نداشت. پس، غم زده [از خانه] بیرون زدم و بی هیچ هدفی راهی شدم. این است حال من!
اشک از چشمان علی(ع) سرازیر شد، چندان که اشک هایش محاسنش را تَر کرد. سپس فرمود: «سوگند به همان که تو به او سوگند خوردی، مرا نیز در باره خانواده ام بی قرار نکرده، مگر همان چیزی که تو را بی قرار کرده است. من، یک دینار قرض کرده ام. بگیر! مال تو باشد» و آن دینار را به مقداد داد و او را بر خویش، مقدّم داشت.
دهه فجر بخشی از تاریخ ملت ماست
بهترین افراد
پیامبر صلى الله علیه و آله:
أَلا اُنَبِّئُکُم بِخیارِکُم؟ قالوا: بَلى یا رَسولَ اللّه . قالَ: أَحسَنُکُم أخلاقا المُوَطِّئون اَکنافا، الَّذینَ یَألِفونَ ویُؤلَفونَ؛
آیا شما را از بهترین افرادتان خبر ندهم؟ عرض کردند: چرا، اى رسول خدا. حضرت فرمودند: خوش اخلاق ترین شما، آنان که نرمخو و بى آزارند، با دیگران انس میگیرند و دیگران نیز با آنان انس و الفت مى گیرند.
(غررالحکم، ج6، ص441، ح10926)
بوی خوش فاطمه علیها السلام
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«رائحة الانبیاء رائحة السفرجل ورائحة الحور العین رائحة الآس ورائحة الملائکة رائحة الورد ورائحة ابنتی فاطمة الزهراء رائحة السفرجل والآس والورد … ; بوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی آس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه علیها السلام بوی به و آس و گل سرخ روی هم است .»
میلاد حضرت زینب (س) گرامی باد
زبيت مرتضي (ع) شاه ولايت اختري سر زد
که از نور رخش، ارض و سما را زيب و زيور زد
بود ميلاد زينب (س) آن که اندر روز ميلادش
در آغوش حسينش خنده بر روي برادر زد
پيوند دهنده دلها
از على (ع) روايت شده كه فرمود: به پيغمبر اكرم (ص) عرض كردم :
يا رسول الله (ص) أمنا آل محمد المهدى أم من غيرنا ؟
اى رسول خدا مهدى از ما اهل بيت است يا از غير ما؟
پيامبر فرمود:
لا، بل منا يختم الله به الدين كما فتح بنا و بنا ينقذون من الفتن كما انقذوا من الشرك و بنا يؤلف الله بين قلوبهم بعد عداوة الفتنة اخوانا كما ألف بينهم بعد عداوة الشرك اخواناً فى دينهم .
او از ماست خداوند دين را به وسيله او ختم كند چنان كه توسط ما گشود ، مردم به وسبله ما از آشوبها نجات يابند چنان كه از منجلاب شرك بيرون آمدند، دلهاى آنها را به هم پيوند دهد و بعد از دشمنيها آنها را با هم برادر كند، چنان كه بعد از نجات از شرك ، آنها را با هم برادر دينى كرد.
حماسه 9 دی
میلاد با سعادت حضرت عیسی مسیح(ع) مبارک
ﭘسته خندان
مومن
آموزش و فرهنگ معلولین
معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاّق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنی سازی جامعه به کار گیرند. به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیت های فرهنگی تضمین شود. از شمار این اقدامات، می توان تهیه وسایل کمک ارتباطی برای ناشنوایان، منابع و مطالب علمی به خط بریل یا نوارهای صوتی برای اشخاصی که دچار اختلالات بینایی در سطح مختلف هستند، و خواندنی هایی که از لحاظ کمی و کیفی باتوان و استعداد افراد کم توان ذهنی مناسب باشد را نام برد.
میلاد با سعادت رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارک
آغاز امامت امام عصر(عج)
ای قلب عالم امکان، بیا و گـَرد گامهایت را توتیای چشمانمان قرار ده.
بیا که نوای دل انگیز توحیدت را با گوش جان شنواییم.
نهم ربیع الاول، مبارک باد.
بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است
بیهقی:
بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، می توانی به آن سرگرم شوی. اگر او را هم راز خویش قرار دهی، سرّ تو را فاش نمی کند و با کتاب است که می توان به دانش و نیکی ها دست یافت.
ثواب لبخند
امام رضا علیه السلام:
مَن تَبَسَّمَ فى وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً؛
هر که به روى برادر مؤمنش لبخند بزند، خداوند برایش ثوابى خواهد نوشت.
(دوستى در قرآن و حدیث، ص 216 ،ح 535)
اربعین
امام صادق(ع): «یا زُرارَة! إِنَّ السَّماءَ بَکَتْ عَلی الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أرْبَعینَ صَباحاً بِالسَّواءِ وَ إِنًّ الشَّمْسَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالْکسُوفِ وَ الْحَمْرَةَ… وَ إِنَّ الْمَلائکَةَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً عَلَی الْحُسَینِ(ع)؛
ای زراره، آسمان چهل روز بر حسین(ع) خون گریه کرد و زمین چهل روز برای عزای آن حضرت گریست به تیره و تار شدن و خورشید با گرفتگی و سرخی خود چهل روز گریست… و ملائکه الهی برای آن حضرت چهل روز گریستند».
(مستدرک الوسائل/ج10/ص314)
ثواب اشک برای ائمه
امام صادق علیه السلام فرمودند :
براى هر چیزى ثوابى معین است جز اشکى که براى ما ریخته مى شود . ( که ثواب آن با خداست )
منبع : کتاب الکسیر العبادات فى اسرار الشهادات ص 99
بارگاه حضرت رقیه در شهر شام تبدیل به مرکزی برای تبلیغ تشیع شد
به یمن حضور این مخدره بزرگوار در قلب حکومت امویان، راه گمکردگان طریق ولایت به سمت اهل بیت هدایت میشوند و مَثَل آن شهید خردسال همانند مناری است که انسانهای سرگردان را نجات میدهد. همچنین از اثرات وجودی حضرت رقیه (س) کم اثر شدن جنایاتی بود که معاویه ملعون در حق اسلام انجام داد؛ زیرا مرقد آن مخدره تبدیل به مرکزی برای تبلیغ شیعیان شد.
حدیثی از امام محمد باقر(ع)
امام باقر عليه السلام :
كانَ يُصَلّي صَلاةَ مُوَدِّعٍ يَرى أنَّهُ لايُصَلِّي بَعدَها أبَدَا
امام سجّاد عليهالسلام مانند كسى كه آخرين نماز خود را به جاى مىآورد ، نماز مىگزارد. او چنين مى ديد كه پس از آن هيچگاه نماز نمىگزارد
بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۷۹
حدیثی از امام علی(ع)
امام على عليه السلام :
إنّي اُحَذِّرُكُمُ الدُّنيا ؛ فَإِنَّها حُلوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّت بِالشَّهَواتِ ، وتَحَبَّبَت بِالعاجِلَةِ ، وراقَتبِالقَليلِ ، وتَحَلَّت بِالآمالِ ، وتَزَيَّنَت بِالغُرورِ . لا تَدومُ حَبرَتُها، ولا تُؤمَنُ فَجعَتُها ، غَرّارَةٌ ضَرّارَةٌ ، حائِلَةٌ زائِلَةٌ ، نافِدَةٌ بائِدَةٌ ، أكّالَةٌ غَوّالَةٌ
من، شما را از دنيا برحذر مىدارم؛ زيرا كه دنيا شيرين و خرّم است و تمايلات نفسانى آن را در ميان گرفته است؛ با لذّتهاى زودگذرش دل مىبَرَد و با [متاع] اندكِ خود ، جلوه گرى مىكند؛ به آرزوها آراسته است و با زيور فريب، خود را مىآرايد؛ ناز و نعمتش پايدار نيست و از مصائب آن، ايمنى نيست؛ گول زننده است و آسيب رسان؛ دگرگون شونده است و زوال پذير؛ پايان پذير است و نابود شونده؛ آدمخوار است و مرگبار
تحف العقول ، ص ۱۸۰
حدیثی از حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس
تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند
(کنزالعمال ، ج 1 ، ص582)
خیمه ماه محرم زده شد
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما / باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی / عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .
یا حسین
بزرگ ترین فضیلت علی(ع) در قرآن
مأمون از امام رضا(ع) سؤال کرد بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین(ع) در قرآن کدام است. امام فرمود: فضیلت او در مباهله؛ رسول خدا(ص)، حسن و حسین(ع) را دعوت کرد که پسرانش بودند، و حضرت فاطمه(س را دعوت کرد که در اینجا مصداق کلمه زنان است و امیرالمؤمنین(ع) را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّ و جلّ، نَفْس[= جان] پیامبر(ص) است. هیچ آفریدهای برتر از پیامبر(ص) نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نفس [جان] پیامبر(ص) نباشد.
غدیر روز جدایی حق از باطل
حدیثی از امام علی(ع)
امام على عليه السلام :
اَلاِْفْراطُ فِى الْمَلامَةِ يَشُبُّ نيرانَ اللَّجاجِ؛
زياده روى در سرزنش كردن، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد.
تحف العقول ، ص ۸۴
حدیثی از امام علی(ع)
امام علی علیه السلام
النّاسُ أتباعُ مَنِ اتَّبَعوهُ مِن أئِمَّةِ الحَقِّ وأئِمَّةِ الباطِلِ…، فَمَنِ ائتَمَّ بِالصّادِقينَ حُشِرَ مَعَهُم، ومَنِ ائتَمَّ بِالمُنافِقينَ حُشِرَ مَعَهُم…
مردم [در قيامت] دنباله روى آن پيشواى حق يا پيشواى باطلى هستند كه [در دنيا] پيرو او بوده اند…. بنا بر اين، هر كس راستْ دينان را به پيشوايى بگيرد، با آنان محشور مىشود، و هر كس منافقان را به پيشوايى برگزيند، با آنان محشور مىگردد.
بحار الأنوار ج ٦٩ ص ٨١ ح ٢٩
شادی رساندن به برادر مومن
میلاد با سعادت امام رضا(ع) مبارک
امام رضا حدود هفده سال (۱۸۳-۲۰۰ یا ۲۰۱) از دوره امامت خود را در مدینه حضور داشت و از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. خود امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است:
همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچههای مدینه عبور میکردم، کسی عزیرتر از من نبود.
در مورد جایگاه علمی امام در مدینه نیز از خود ایشان نقل شده است:
من در مسجد پیامبر مینشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئلهای درمیماندند، همگی به من ارجاع میدادند و مسائلشان را نزد من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم.
گذری کوتاه به زندگی حضرت معصومه(س)
درباره تعداد فرزندان حضرت موسیبن جعفر(ع) و این که چند تن از آنها فاطمه نام داشتهاند اختلاف است.
شیخ مفید تعداد آنان را 37 تن ذکر کرده است؛ 19 پسر و 18 دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمهالکبری و فاطمه الصغری.
حضرت فاطمه معصومه (س) بعد از امام رضا (ع) از دیگر فرزندان حضرت موسیبن جعفر(ع) فاضلتر و دارای مقامی شامختر میباشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه (س) هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت.
ولی بیش از 10 بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت.
در ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا (ع) بود که ناگهان مأمون وجود اقدس امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود.
حضرت معصومه (س) دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد.
14 تیر روز قلم
قلم و شمشير
مرحوم علامه طبرسي رحمهمالله ، در تفسير مجمع البيان، در مورد قلم مينويسد: «پايه امور دين و دنيا بر دو چيز است: قلم و شمشير و شمشير زير پوشش قلم قرار دارد».
گردش نيش قلم بر صفحه کاغذ است که سرنوشت بشر را رقم ميزند. چه عهدنامه ها و صلح نامه ها که ملّتي را ذليل و کوچک ساخت و چه فتواها که مردماني را از زبوني نجات داد. توجه به عهدنامه هايي چون «ترکمان چاي» و «گلستان»، در مقابل فتواي تاريخي «ضد تنباکو»ي ميرزاي شيرازي يا «حکم ارتداد سلمان رشدي» از قلم آن يگانه دوران، حضرت امام خميني رحمه الله اهميت گردش قلم را بر صفحه سپيد کاغذ بيشتر نمايان ميکند. زور قلم، از توان شمشير بيشتر است. البته بايد قلم را به دست صالحان داد وگرنه به قول عارف معروف، شيخ محمود شبستري در منظومه عرفاني گلشن راز:
چون قلم در دست غدّاري بُوَد
لاجرم منصورْ برداري بُوَد
چون سفيهان راست اين کار وکيا
لازم آيد يقتلون الانبيا
ما مسئول وعده هایمان هستیم
کوشش های بعد از انقلاب شهید بهشتی
پس از بازگشت به ایران، دوباره در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در کتابهای علوم دینی در سازمان تدوین کتابهای درسی ایران اشتغال داشت و به همراه محمد جواد باهنر به گردآوری کتابهای درسی برای مدرسهها پرداخت. وی همچنین از سوی وزارت فرهنگ به مأموریتهایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد. علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتابهای در دست نگارشش و کارهای حوزه، جلسههای تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» برگزار میکرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت میکردند. نیز در مناسبتهای گوناگون به سخنرانی میپرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری گذراند. پس از آن دیگر جلسات تفسیر ادامه نیافت. از سال ۱۳۵۵ در تلاشهایی برای ایجاد هستههای تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز انجامید. از سال ۱۳۵۶ با اوجگیری انقلاب بر دامنهٔ کوششهایش افزود. در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و استادان دانشگاه و هماهنگی حرکتهای سیاسی گروههای باورمند به رهبری روحالله خمینی بود. پس از سفر خمینی به فرانسه نیز برای دیدار با او به پاریس رفت. در عاشورای ۱۳۵۷ پس از سخنرانیش بازداشت شد و مدت کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود.
5 تیر روز جهانی مبارزه با مواد مخدر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
سَيَأتي زَمانٌ عَلى اُمَّتي يأكُلونَ شَيئا اسْمُهُ البَنجُ ، أنا بَريءٌ مِنهُم و هُم بَريئُونَ مِنّي ؛
زمانى فرا مى رسد كه امّت من چيزى به نام «بنگ» استفاده مى كنند . من از اين گروه بيزارم و آنان از من دورند .
صبر
عید فطر مبارک
امام حسن مجتبی(ع) در روز عید به مردمی نگاه کرد که به بازی و خنده مشغول بودند. رو به اصحاب خود کرده، فرمود: «خدای متعال، ماه رمضان را به عنوان میدانی برای مسابقه آفریدگانش آفرید تا به وسیله فرمانبُرداری از خدا، به سوی رضای الهی سبقت بگیرند. گروهی پیش افتاده، برنده شدند و گروهی هم عقب مانده، محروم گشتند. پس شگفت از خنده کننده بازیگر است در روزی که نیکوکاران پاداش مییابند و کوتاهی کنندگان، ناکام میشوند. به خدا سوگند، اگر پرده کنار رود، نیکوکار سرگرم نیکوکاری خود خواهد شد و بدکار، گرفتار بدکاری خویش».
دين، خرج دنيا؟
امام على علیه السلام فرمود:
مِنَ الشِّقاءِ أَنْ يَصُونَ الْمَرْءُ دُنياهُ بِدينِهِ.
از شقاوت و بدبختى است كه انسان، دنياى خود را با (خرج كردن) دينش حفظ كند.
غررالحكم ح۶ ص۲۷
ادب بنده
نوف البكالى :رَاَيْتُ أميرَ المُؤمِنينَ عليهالسلام مُوَلِّيا مُبادِرا ، فَقُلْتُ : اَيْنَ تُريدُ يا مَولاىَ؟ فَقالَ : دَعنى يا نَوفُ ، اِنَّ آمالى تُقَدِّمُنى فِى المَحبوبِ. فَقُلتُ : يا مَولاىَ وَ ما آمالُكَ؟ قالَ : قَدْ عَلِمَهَا الْمَأمولُ وَ اسْتَغنَيتُ عَنْ تَبيينِها لِغَيْرِهِ ، وَكَفى بِالْعَبْدِ اَدَبا اَلاّ يُشْرِكَ فى نِعَمِهِ و اِرْبِهِ غَيْرَ رَبِّهِ؛
امير المؤمنين عليهالسلام را ديدم كه شتابان مى رود . عرض كردم : مولاى من كجا مى روى؟ فرمودند : «اى نوف رهايم كن! آرزوهايم مرا به پيشگاه محبوب مى كشانَد». عرض كردم : مولاى من! آرزوهايتان چيست؟ فرمودند : «آن كس كه مورد آرزوست ، خود آنها را مى داند و نيازى نيست به غير او بگويم . بنده را همين ادب بس كه در نعمتها و نيازش ، غير پروردگارش را شريك نگردانَد» .
بحار الانوار(ط-بیروت) ج91 ، ص94 - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج11 ، ص221
شب قدر
شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
دعاهای شبهای رمضان مجموعهای است روشنیبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهای آنها به صورت هدفهایی برای ما در میآیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرحشده در دعاها گام برداریم.
روزه داران نمونه
خداوند در آيه 5 و7 سوره انسان يكي از فضايل ابرار را كه درمقام عالي انسانيت نشسته اند وفاي به نذر روزه مي شمارد. به اين معنا كه ابرار كساني هستند كه براي دست يابي به هر حاجت و نعمت و خيري روزه را وسيله و ابزار قرارمي دهند و بر آن نذر كرده و بدان وفا مي كنند و روزه هايي را كه نذر كرده اند تا حاجتي از ايشان روا شود انجام مي دهند.
اين گونه است كه هم اهل وفا و وفاداري هستند و هم اين كه با روزه گرفتن، خود را به خدا نزديك مي سازند و هم اين كه از پاداش هاي خاصي چون بهشت بهره مند مي گردند. (انسان آيات 5 تا 21).
اين آيات نشان مي دهد كه اگر كسي حاجتي دارد مي تواند با بهره مندي از شيوه ابرار نذر روزه كند و آن را به جا آورد، چنان كه يكي ديگر از كارهاي مربوط با برآوردن حاجت و نياز گرفتن، اعتكاف است كه در آن نيز روزه به عنوان محور، نقش مهمي را ايفا مي كند و خداوند از اهل اعتكاف مي خواهد كه در هنگام اعتكاف روزه بگيرند. (بقره آيه 187)
حضرت زكريا نيز براي دست يابي به حاجت و نياز خويش سه روز را روزه گرفت (آل عمران آيه 21 و مريم آيه 10تا 11 و نيز نگاه كنيد مجمع البيان ج 1 و 2ص 745) البته از آن جايي كه روزه نذري براي حاجت درشريعت موسوي با سكوت نيز همراه بوده است، آن حضرت (ع) با روزه نذر، سكوت نيز نمود. (همان)
حضرت مريم(س) نيز براي رهايي از گرفتارهاي اتهام، نيت روزه سكوت نمود كه خود بيانگر آن است كه روزه يكي از راه هاي رهايي از اتهامات و مشكلاتي است كه از اين جهت بر انسان تحميل مي شود. (مريم آيه 26)
چنان كه گفته شد در زمان حضرت مريم (س) و زكريا (ع) يكي از احكام روزه داري، ترك سخن گفتن با مردم بوده است كه درشريعت اسلامي اين شرط مطرح نمي باشد. بنابراين درگذشته صوم همراه با صمت (سكوت) بوده است و سكوت يكي از شروط صوم و روزه شمرده مي شده است. (كشاف زمخشري ج 3ص 14) البته چنان كه از آيه 26 برمي آيد اين شرط در ارتباط با انسان بوده است و شخص نمي توانست با انسان هاي ديگر سخن بگويد و اين بدان معنا نبوده است كه با خداوند و يا ديگر موجودات هستي چون فرشتگان سخن نگويد.
به هرحال از آيات بسياري مي توان اين معنا را به دست آورد كه انسان براي دست يابي به حوائج و نيازهاي دنيوي مي تواند نذر روزه كند چنان كه براي رفع ودفع گرفتاري و يا جلب نعمت و مقامي از مقامات انساني و معراجي مي توان از اين ابزار بهره مند شد.
منبع:https://quran.isca.ac.ir/Article/Detail
پنج جایزه برای فرد روزه دار
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: فرد روزه دار پنج جایزه دارد:
1- نظر لطف خداوند شامل بنده اش می شود.
2- تمام شبانه روز ماه رمضان ملائکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز.
3- خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: خودت را برای بنده من زینت کن.
4- وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند، آخرین شب ماه رمضان، خداوند همه گناهانش را می آمرزد. کسی بلند شد و گفت: آیا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را آخرش می دهند.
5- بوی دهان آنها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است.[1]
1. بحارالانوار، ج 93، ص 364.
فضيلت ماه رمضان
قال رسول الله (ص) :
إِنَّ ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان ولاتغلق الى آخر لیلة منه(1)
رسول خدا (ص) فرمود: درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى شوند و تا آخرین شب بسته نمى شوند.
پاداش بی نظیر روزه گرفتن ۳ روز آخر ماه شعبان
وَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ آخِرِ شَعْبَانَ وَ وَصَلَهَا بِشَهْرِ رَمَضَانَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرکس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و آن را به ماه رمضان متصل کند، خداوند پاداش روزه دو ماه متوالی را برای او مینویسد.
من لایحضره الفقیه، ج. ۲، ص
حديثي از امام صادق(ع)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَنْ خَلَا بِذَنبٍ فَرَاقَبَ اللهَ - تَعَالَی ذِکرُهُ - فِیهِ وَ اسْتَحْیی مِنَ الْحَفَظَةِ غَفَرَ اللهَ عزَّوجلَّ لَهُ جَمِیعَ ذُنُوبِهِ وَ اِنْ کانَتْ مِثلَ ذُنُوبِ الثِّقْلَینِ.
هر کس با گناهی خلوت کند، آنگاه خداوند را مراقب ببیند و از فرشتگان نگاهبان، حیا کند (و آن گناه را ترک کند) خداوند همه گناهان او را میبخشد حتی اگر به اندازه گناهان جنّیان و انسانها باشد.
من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 411
هم درجه حضرت علي(ع)
شیعیان کمی همت...... ظهور نزدیک است.
توی قنوت هر نماز ، قرار همه ی محبان حضرت مهدی برای خواندن دعای فرج به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان عج. (این دستور خود آقا در یکی از تشرفات است که به یکی از علما فرمودند.)
قوم بنی اسراییل با همین دعا کردن ها , ظهور و بعثت حضرت موسی را 170 سال به جلو انداختند . مگر ما چه از آن قوم کم داریم ؟
شیعیان کمی همت…… ظهور نزدیک است.
علی علی علی
نقل است روزی علی اکبر علیهالسلام به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد، این پیغام را علی اکبر علیهالسلام نزد اباعبدالله الحسین علیهالسلام برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همهی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همهی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
شيخ بهايي
محمد بن عزّالدین حسین (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱/۱۰۳۰ق) متخلص به بهائی و معروف به شیخ بهائی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم و ریاضیدان شیعه. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای مختلف تالیف کرده است. جامع عباسی و اربعین از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان اصفهان، تقسیم زایندهرود اصفهان، گنبد مسجد امام اصفهان و نقشه حصار نجف، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه شاه عباس صفوی با پای پیاده به مشهد داشته است.
او مقام شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت صفویه را بر عهده داشت.
5شنبه هاي ماه شعبان
مناجات خمس عشره
محكم كاري
رسول اكرم(ص): « وَ لكِنَّ اللّهَ يُحِبُّ عَبْدًا إِذا عَمِلَ عَمَلاً أَحـْكَمَهُ.»:
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) وقتى كه با دقّت قبر سعد بن معاذ را پوشاند فرمود: مى دانم كه قبر سرانجام فرو مى ريزد و نظم آن بهم مى خورد، ولى خداوند بندهاى را دوست مى دارد كه چون به كارى پردازد، آن را محكم و استوار انجام دهد.
بيانات مقام معظم رهبري درمورد شهيد صياد شيرازي
بيانات رهبري در مورد انرژي هسته اي
آيت الله سيد محمدباقر صدر
زيادهروى در خوردنيها (پرخورى) و آشاميدنيها، زمينه غضب خداوند
كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلاَ تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي …؛ (طه/ 81) «(و گفتيم:) از پاكيزه ها (از) آن چه به شما روزى داده ايم، بخوريد و در (مورد) آن طغيان نكنيد؛ كه خشم من بر شما روا مى شود».
يا مَن اَرجُوهُ لِكُلِّ خَير
لحظه ها در تب و تاب آمدنش
گشاده رويي
صَنائِعُ المَعروفِ و َحُسنُ البِشرِ يُكسِبانِ المَحَبَّةَ و َيُدخِلانِ الجَنَّةَ و َالبُخلُ وَ عَبُوسُ الوَجهِ يُبعِدانِ مِنَ اللّه و َيُدخِلانِ النّارَ؛
نيكوكارى و گشاده رويى، محبت آورند و به بهشت مى برند و بخل و ترشرويى از خدا دور مى كنند و به دوزخ برند. امام صادق (ع)
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص103، ح5
حديثي از امام صادق(ع) درمورد نوروز
مادر
مادر
حضرت فاطمه عليهاالسلام : إلزَم رِجلَها ؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها ؛
حضرت فاطمه عليهاالسلام : در خدمت مادر باش ؛ زيرا بهشت زير قدم هاى مادران است .
بلا و آزمايش
إنَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الأرض مِن خَالِص عِبَادِهِ مَا یُنزلُ مِنَ السَّمَاء تُحفَةً إلَی الأرض إلَّا صَرَفَهَا عَنهُم إلَی غَیرِهِم وَ لَا بَلِیَةً إلّا صَرَفَهَا إلَیهِم.
خدای عز و جل بندگانی در زمین دارد و در بین بندگان خالصش، کسانی هستند که هر نعمتی از آسمان به زمین فرود آید، آن را از ایشان باز دارد و به دیگران دهد، و هر گرفتاری که نازل شود، بر ایشان فرود آورد.امام صادق(ع)
اصول کافی (ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص 253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 5)
گرفتاران رنج ابدي
الإمام عليّ عليه السلام أَلْحَقـُودُ مُعَـذَّبُ النَّـفْسِ مُتَضـاعِفُ الْهَمِّ.
امام عـلى عليه السلام فرمود:انسان كيته توز، پيوسته روحش در عذاب واندوهش رو به افزايش است.
به همان اندازه كه عفو و گذشت، روح انسان را آرامش و آسايش مى بخشد، كينه توزى و انتقام جويى موجب رنج درونى و عذاب روحى است.
آنكه «عفو» مى كند، كار را پايان يافته مى داند و جان را رها و دل را فارغ؛ ولى كسى كه حاضرنيست بگذرد، مايه رنج و ريشه غصه را در درون خود باقى مى گذارد، پيوسته در فكر انتقام و تقاص است و اين فكر، او را در رنج نگه مى دارد.
وقتى مى توان راحت زيست، چرا زندگى با اعمال شاقّه را بر خودمان تحميل كنيم؟
آنكه همان لحظه اول، خطاى ديگرى را مى بخشايد، از همان دم خود را آسوده ساخته و پرونده را بسته است.
كينه توز، اگر نتواند انتقام بگيرد، غصه و اندوه خودخورى اش چند برابر مى شود.
حقا كه كينه توزان، گرفتار رنج ابدى اند.
رهايى از اين رنج هم به دست خودشان است… با «عفو».
رؤیای مسرت بخش
وقتی پدر امّ البنین، نزد همسر و دخترش برگشت تا از نظر آنان آگاه شود، متوجه شد دخترش خوابی را که شب گذشته دیده بود، برای مادرش، چنین تعریف می کند:
مادر! خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشسته ام. نهرهای روان و میوه های بسیار در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و من به آنها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم و نیز درباره آسمان که بدون ستون، بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان و… . در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که چهار ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند.
حزام بن خالد با شنیدن این رؤیای صادقه دخترش خوشحال شد و به او مژده داد: «لَقَدْ حَقَّقَ اللّهُ رُؤْیاکِ یا بُنَیَّتِی فَاَبْشِرِی بِسَعادَةِ الدُّنِیا وَالاْآخِرَةِ؛ دخترم مطمئنا خدای [تبارک و تعالی]، رؤیای تو را به حقیقت مبدل ساخت و سعادت دنیا و آخرت بر تو بشارت باد!» سپس به همسرش شمامه گفت: «آیا دخترمان فاطمه را شایسته همسری امیر مؤمنان علیه السلام می دانی؟ بدان که خانه او خانه وحی، نبوت، علم، حکمت، ادب و اخلاق است. اگر دخترت را، لایق این خانه می دانی، این وصلت مبارک را بپذیریم!»
همسرش گفت: «ای حزام! به خدا سوگند! من او را خوب تربیت کرده ام و از خدای متعال خواستارم که او واقعا سعادتمند شود. پس او را به مولایم علی بن ابی طالب علیه السلام تزویج کن.»
در نتیجه، آنان با سربلندی و افتخار به عقیل پاسخ مثبت دادند و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان، علی بن ابی طالب علیه السلام برقرار شد. امام علی علیه السلام در همان آغاز زندگی مشترک، فاطمه کلابیه را که هنوز دختری جوان بود، دارای کمال عقل، ایمانی عمیق و استوار، اخلاق و صفات عالی و خصلتهای نیکو مشاهده کرد و مقدم او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حرمتش کوشید.
حضرت امّ البنین علیهاالسلام نیز آیین همسرداری را به نحو شایسته ای انجام داد و افزون بر تربیت فرزندان صالح، اوج وفاداری اش را به امام نشان داد. او بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام با آنکه جوان و از زیبایی ویژه ای برخوردار بود تا پایان عمر به احترام همسر والاقدرش، ازدواج نکرد.
سخني از امير مومنان علي(ع)
امنيت
خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانيَةُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَنيسُ الْمُوافِقُ (قال الراوى:) قُلْتُ: و مَا الاْنيسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَليطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ: وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ؛
پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگىاش كمبود دارد و كم خرد و دل نگران است: اول، تندرستى، دوم امنيت، سوم روزى فراوان، چهارم همراهِ هم رأى. راوى پرسيد: همراهِ هم رأى كيست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشين خوب و پنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است.امام صادق(ع)
خصال ص 284 ، ح34
مشمولان شفاعت
« أَرْبَعَةٌ أَنَا الشَّفيعُ لَهُمْ يَوْمَ القِيمَةِ:
1ـ مُعينُ أَهْلِ بَيْتى.
2ـ وَ الْقاضى لَهُمْ حَوائِجَهُمْ عِنْدَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ.
3ـ وَ الُْمحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ.
4ـ وَ الدّافِعُ عَنْهُمْ بِيَدِهِ.»:
چهار دسته اند كه من، روز قيامت، شفيع آنها هستم:1ـ يارى دهنده اهل بيتم،2ـ برآورنده حاجات اهل بيتم به هنگام اضطرار و ناچارى،3ـ دوستدار اهل بيتم به قلب و زبان،4ـ و دفاع كننده از اهل بيتم با دست و عمل.
رسول اكرم (ص)
http://www.beytoote.com/religious/ahadis-asal/moral4-tradition.html
عیب پوشی
پیامبر اکرم (صلّی الله عليه وآله):
مَن عَلِمَ مِن أخِیهِ سَیِّئَةً فَسَتَرَها، سَتَرَ اللهُ عَلَیهِ یَومَ القِیامَةِ.
هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت گناهان او را بپوشاند. المعجم الکبیر طبرانی، ج 19، ص 440
سخن آيت الله بهجت (ره) در مورد زندگي كردن
چرا حضرت فاطمه (س)زهرا نام گرفت؟
از احادیث بر میآید که نامگذاری فاطمه زهرا (س) به وسیله حکیم علیالاطلاق یعنی خدای عالمیان انجام گرفته است.
از سوی دیگر «فاطمه از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معنی باز گرفتن کودک از شیر مادر است. سپس به هر گونه بریدن و جدایی اطلاق شده است.
در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) آمده است که فرمود:
«انما سماها فاطمة لان اللّه فطمها و محبیها عن النار»
«او را فاطمه نام نهاده؛ زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ بریده و دور نگه داشته است»
از این تعبیر برداشت میشود که نامگذاری بانوی اسلام به این نام، از سوی خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانی که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند، هرگز به دوزخ نروند.
در حدیث دیگری در «ذخائر العقبی» از علی (ع) میخوانیم:
رسول اللّه (ص) به فاطمه (س) فرمود:
«یا فاطمه اتدرین لم سمیت فاطمة»
ای فاطمه آیا میدانی چرا فاطمه نامیده شدهای؟
علی (ع) می گوید: من گفتم ای رسول خدا شما بفرمایید چرا نام او فاطمه است؟
فرمود:
«ان اللّه عزوجل قد فطمها و ذریتها عن النار یوم القیامة»
«خداوند بزرگ او و فرزندانش را از آتش دوزخ در قیامت باز می دارد»
بدیهی است منظور از فرزندان در اینجا فرزندانی است که در خط این مادر بزرگوار باشند، نه همچون پسر نوح که خطاب شد «انه لیس من اهلک»؛ «او از خاندان تو نیست».
و به همین دلیل در بعضی از روایات از احادیث «ذریه» و «محبان» هر دو با هم ذکر شده اند، و اینکه گمان کنیم مفهوم روایات فوق این است که اگر آنها مرتکب انواع گناهان شوند و حتی کافر و مشرک باشند از عذاب الهی در قیامت در امانند، اشتباه بزرگی مرتکب شده ایم که با هیچ یک از معیارهای اسلامی نمیسازد؛ زیرا خود پیغمبر اکرم (ص) که اصل این شجره طیبه است، صراحتا در قرآن مجید به این خطاب شده است.
«اگر (به فرض محال) مشرک شوی اعمال صالح تو نابود میشود و از زیانکاران خواهی بود» (زمر/65)
و در جای دیگر می فرماید: «اگر او بر ما دروغ ببندد ما او را به سختی می گیریم و مجازات میکنیم و رگ قلب او را قطع می نماییم»
آیا فرع زائد بر اصل ممکن است، آیا فرزندان رسول خدا از او برترند؟!
البته هرگز پیغمبر نه راه شرک پویید، و نه العیاذ باللّه دروغی بر خدا بست. در حقیقت یک درس بزرگ برای همه امت است، تا بقیه حساب خود را برسند.
و این منافات با مقام شامخ سادات و ارزش فوق العاده آن ها در امت اسلامی ندارد.
از سوی دیگر در میان عرب معمول است که علاوه بر اسم کنیه ای نیز برای افراد انتخاب میکنند اگر مرد باشد - با - «اب» شروع می شود و اگر زن باشد با «ام».
در روایات اسلامی در میان کنیههای فاطمه زهرا (س) کنیه عجیبی دیده میشود که چشمانداز دیگری از عظمت فوق العاده آن حضرت را ترسیم میکند.
در «اسد الغابة» آمده است: «کانت فاطمة تکنی ام ابیها»: (کنیه فاطمه «ام ابیها» (مادر پدرش) بود.
این معنی در کتاب «استیعاب» از امام صادق (ع) نیز نقل شده است.
این تعبیر عجیب که نظیر آن درباره هیچیک از زنان اسلام دیده نشده، نشان میدهد که این دختر با وفا آنچنان نسبت به پدرش محبت میکرد که گویی «یک مادر» برای او بود.
روایت مفصلی از امام صادق (ع) در شرح ولادت حضرت صدیقه کبری (س) نقل شده که ضمن آن فرمودند:
وقتی [مولود فرخنده خدیجه به دنیا آمد و] فاطمه دیده به جهان گشود، نوری از او درخشید که تا درون خانه های مکه نفوذ کرد و در شرق و غرب زمین هیچ جایی نماند مگر شعاع آن نور در آن تابید.
ابن عماره از پدرش گزارش نموده که گفت:
از امام صادق (ع) درباره حضرت فاطمه (س) پرسیدم که چرا زهرا نامیده شد؟
فرمودند: زیرا هرگاه در محرابش می ایستاد، نور او برای آسمانیان چنان می درخشید که نور ستارگان برای اهل زمین.
این فروغ جسم فاطمه (س) است که وقتی در محراب عبادت قرار می گرفت، روی تابناکش برای فرشتگان و ملکوتیان بدان گونه جلوه و تلألؤ داشت که ستارگان در شب برای زمینیان شکوه و درخشش دارند. از این رو آن بانوی مجللّه زهرا نامیده شد.
ابو هشام گوید:
از حضرت عسکری (ع) پرسیدم: چرا فاطمه (س) زهرا نام گرفت؟
امام فرمودند:
چون رخسار او در آغاز روز، مانند خورشید که از مشرق سر برآورد و طلوع کند برای امیر مؤمنان (ع) می درخشید و در نیم روز بسان ماه تابان جلوهگری می نمود و هنگام غروب آفتاب همچون ستارهای روشن می تابید.
می دانیم پیغمبر اکرم (ص) در همان کودکی مادر خود را از دست داد، ولی این دختر از همان خردسالی از هیچ گونه محبت و دلسوزی درباره پدر بزرگوارش فروگذار نکرد.
تلاشهاي سياسي و اجتماعي حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا(س) در عين آن که حجاب کامل را رعايت ميکرد، حجاب را پردهنشيني و انزواي زنان نميدانست، بلکه شواهد بسياري وجود دارد که آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگير و مانع تلاشهاي اجتماعي و سياسي نميدانست. از اين رو، در عرصههاي مختلف اجتماعي و سياسي شرکت فعّال داشت.
محدّثين نقل ميکنند: شخص پيامبر(ص) دست فاطمه(س) را گرفت، و به ميان مردم آمد و خطاب به مردم فرمود: «هر کس که فاطمه(س) را شناخت که شناخت، و هر کس که او را نشناخته بداند که فاطمه(س) دختر محمّد(ص) است. او پاره تن من است. او قلب و جان من است. هر کس او را بيازارد مرا آزرده، و هر کس مرا بيازارد، قطعا خدا را آزرده است» بنابراين، حجاب در سيره فاطمه(س) پرده نشيني نيست.
در مکّه قبل از هجرت، مشرکان به تحريک ابوجهل به پيامبر(ص) آزار ميرساندند، يکي از آنها به نام «ابن زبعري» شکمبه گوسفندي را برداشت، و به طرف پيامبر(ص) انداخت، به طوري که سر و صورت آن حضرت را آلوده نمود، ابوطالب(ع) به دفاع از آن حضرت پرداخت،
* پوشش زن در اسلام اين است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موي خود را بپوشاند، و به جلوهگري و خودنمايي نپردازد، آيات مربوطه همين معني را ذکر ميکند، و فتواي فقهاء هم مؤيّد همين مطلب است».
در اين هنگام حضرت زهرا(س) که در آن وقت خردسال بود با آب نزد پدر آمد، و سر و صورت آن حضرت را شست و شو داد.
اين ترتيب نتيجه ميگيريم، حضرت زهرا(س) در عين آن كه در همايش پرشكوه و پرجنجال شركت نمود، همه نمادهاي حريم حجاب و عفاف را رعايت نموده است.